شب که از راه میرسه غربتم باهاش میاد

توی کوچه های شهر با صدای پاش میاد

من غمهای کهنمو بر میدارم که توی

میخونه ها جا بزارم میبینم یکی میاد

از میخونه زیر لب مستونه اواز می خونه

مستی ام درد منو دیگه دوا نمیکنه                 غم با من زاده شده منو رها نمیکنه

گرمی مستی میاد توی رگهای تنم

هنوزم دلم میخواد با یکی حرف بزنم

کی میاد به حرفای من گوش بده

اخه من غریبه هستم با همه یکی

اشنا میاد به چشم من ولی از بخت بدم      

                                                                 اونم غم    

راه می افتم که برم مثل هر شب مست مست

باز دلم مثل همیشه خالیه باز دلم گریه تنهایی میخواد

برمیگردم تا ببینم کسی نیست میبینم غم داره دنبالم میاد

مستی ام درد منو دیگه دوا نمیکنه                غم با من زاده شده منو رها نمیکنه   

سه چیز در زندگی که اگر خراب شوند به سختی قابل بازسازی هستند.

1:احترام           2:اعتماد              3:دوستی

سه چیز در زندگی اگر از دست بروند دیگر به دست نمی ایند.

1:زمان            2:کلمات             3:فرصت

سه چیز در زندکی هرگز شکست نمی خورند.

1:عشق واقعی       2:عزم راسخ            3:ایمان و اعتقاد

سه چیز در زندگی غیر قابل تعین هستند.

1:موفقیت             2کرویا                 3:اینده

سه چیز در زندگی هرگز از دست نمیروند.

1:صلح               2:امید                 3:صداقت

سه چیز میتواند مرد یا زن را نابود کند.

1:الکل               2:غرور                3:عصبانیت

سه چیز در زندگی بسیار پر ارزشند.

1:عشق           2:اعتماد به نفس      3:دوست خوب

سه چیز که مرد و زن را میسازد.

1:کار             2:صمیمیت              3:تعهد    

دقت کن:وقتی با یک انگشت به سوی کسی اشاره میکنید و او را مورد انتقاد قرار میدهید خوب نگاه کنید سه انگشت دیگر به سوی خودتان است.

انسانهای بزرگ دو دل دارند:       1:دلی که درد میکشد وپنهان است      2:دلی که میخندد و اشکار است. 

در ذهن خود یادداشت کنید:نگرانی هرگز از قصه فردا چیزی نمی کاهد بلکه فقط شادی امروز را از بین میبرد.

فراموش مکن:خداوند به هر پرنده ای دانه ای میدهد ولی ان را داخل لانه اش نمی اندازد.

همیشه چون توپ پلاستیکی باشید که هر چه محکمتر به زمین میخورد بالاتر میرود.

در اوج رنجها چنین بگویید:پروردگارا!میدانم که گره از کارم باز میکنی تو را شکر میگویم.

این فرمول را به خاطر بسپار:نه بار زمین بخور ده بار برخیز.

ما خدا را گم میکنیم......در حالی که او در کنار نفسهای ما جریان دارد.

خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست.

تا به حال چند بار از خوشیهایت را ارام و بی بهانه به او گفته ای؟

تا به حال به او گفته ای که چقدر خوشبختی؟؟؟

که چقدر همه چیز خوب است؟؟

که چه خوب که او است؟؟

خدا همراه همیشگی سختیها وخستگیهای ماست.

زمانی که خسته ودرمانده به طرفش میرویم خیال میکنیم

تنها زمانی که به خواسته ی خود برسیم او ما را دیده وحس کرده اما......

گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از از خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه ی او به ماست.

خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد.

به عشق ایمان دارم حتی اگر ان را حس نکنم.

به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد.