نیازمندیها و آگهی رایگان درجه1
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گــــــل نســــــا جونـــم


ساعت 5:18 عصر شنبه 87/12/10

 

 

دلم گرفت از اســـمون هم از زمیـــن هم از زمــــون

تو زندگـــــــیم چقــــدر غمـــــه دلم گرفـــته از همه

هـــــی روزگــــار لعنتـــــی تلخه بهت هر چی بگــم

من به زمیــن و اســــمون دست رفاقــــت نمـــــیدم

امشب از اون شباست که من دوباره دیوونه بشــم

تو مســــتی و بی خبـــری اســــیر میخونه بشــــم

امشب از اون شباست که من دلم میخواد داد بزنم

تــــو شـــــهر این غریبــــه ها دردمـــو فریــــاد بزنــــم

از ایــــن همــــه در بـه دری تو قلــــــب من قیــــامـــته

چه فایـده داره زنــــدگــــی ایـــن انتـــــهای طاقــــــته

از این همــــه در به دری به تــــب رســــــیده جون من

بــــه داد مــــن نمــــیرســــه خــدای اســـــمون مــــن

                                                         دلم گرفته از همه



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: ندا فدائی

    نوشته های دیگران ( )

    ساعت 10:59 صبح پنج شنبه 87/10/26

    گریه کردم تا بگی این همون عاشقترینه

    نگات نکردم تا بگی این عاشقه عشقم همینه

    هنوز به خواب من میای طعم نگاهت خاطرس

    ببین چه ساده باختمت ببین چه ساده رفتی از دست

    وای که دوباره دیدنت آتیش به جونم میزنه

    چشم به چشمای تو دوختن تموم رویای منه

    هنوزم وقتی که بارون میزنه یاد تو هستم

    بیا دستمو بگیربیا ببین که خیلی خستم

    از پشت پنجره ندیدی منی که همیشه بودم

    غافل از اینکه خودم پنجره هارو شیشه بودم



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: ندا فدائی

    نوشته های دیگران ( )

    ساعت 12:23 عصر سه شنبه 87/10/24

    تو را خواهم تو را خواهم تو را از جان و دل خواهم حبیب من ,

     که این جام مرا لبریز گردانی که درمان دلم تنها تو میدانی

    بگو با من بگو دیگر بگو از هادی و مهدی بگو از عشق آن یکتا صمد

    تا بلکه دل لبیک تو گوید من آن مسکین صفت در درگه یارم ,

    که حلم او مرا مغرور میسازد تو با من مهربان بودی برایم یاوری بودی

    ولی ای مهربان من بگو آخر چرا اینجا رها کردی چرا اکنون جدا گشتی

     چرا اکنون که جان شیدا ز گفتار تو میگردد ومحتاج نگاه گرم و مهرآمیز می باشم

    بیا تا راه را از نو برایم راهبر باشی

    برای جام دل ساقی انیس و یاورم باشی

     تو را خواهم که دستم را به دست تو دهم شوری به خود گیرم

     ولی با من بگو از آنچه میدانی ز عشق و مهر و درد جام در دستان

    ز انبوه خلایق اندکی یاران تو را خواهم که بی تو آسمان دل چه تاریک است ,

    تن بی روح با تو جان همی گیرد درون سینه ام غوغا ز دیدارت همی دارم

    شکن دیوار دوری را که بشکستم غرورم را بسوزاندم هر آنچه غیر تو در دل برایم بود

    به تو گویم به تو با اشک و غم گویم که بی تو جام در دستم و با تو شهره رندان این شهرم

    کسی هرگز نمیداند بی تو بودن را نمی فهمم که مفتون جمالت گشتم و مستم دگر از گفتگو

     با این ورق مست شد جانم دگر بس باشدم گفتن ز تو در نزد این و آن که هر کس تاب گفتارم نمی آرد

     در این ایام هم بی تو بمانم من به شوق دیدنت شب را به روز و روز را شب می کنم

    جانم تو ای صیاد احساسم مرا چندی به یاد آور به یاد آور که آن شب با تو راه طی کردم

     در آن شب با تو رو سوی حرم کردم ولی اکنون بی تو بنشستم ولیکن با خیال خود به سوی تو سفر کردم



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: ندا فدائی

    نوشته های دیگران ( )

    ساعت 12:16 عصر سه شنبه 87/10/24

    وقتی کبوتر واژه یی تور بی طناب ترانه می افتند

     بر می دارمش می بوسمش و رهایش می کنم

    همان بوسه برای تداوم ترانه ام کافی ست

    به زدودن اشکی از زوایای گریه ها رضایت نمی دهم

    نمی خواهم شعرم را به خط خوش بنویسم

    نمی خواهم از پی واژه ها تا پلکان کتاب

     و کوره راه لغت نامه ها سفر کنم

    تنها می خواهم دمی سر بر شانه یی بگذارم

     و به اندازه ی دوری دست مرداب و دامن درناها گریه کنم

     دیگر اینکه چرا شانه یی آشناتر از سپیدی کاغذ

    و قامت قلم نمی یابم

    جوابش در چشم های توست

    که شهد نام و شکوه شانه ات

     را از گریه های من دریغ می کنی

    حالا که کسی در حوالی خلوت خاموش ما نیست

     لحظه یی به دور از قافیه های غرور و گلایه

    به من بگو آیا تمام این ترانه های اشک آلود

    به تکرار آن روزهای زلال زنبق و رازقی نمی ارزند ؟



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: ندا فدائی

    نوشته های دیگران ( )

    ساعت 9:21 صبح دوشنبه 87/10/23

     

    می دونی

    وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد

    بهت چی گفت؟

    گفت

    جایی که می ری

    مردمی داره که می شکننت!

    نکنه غصه بخوری.

    من همه جا باهاتم.

    تو تنها نیستی.

     تو کوله بارت عشق می ذارم

    که بگذری.

    قلب می ذارم

    که جا بدی.

     اشک میذارم

    که همراهیت کنه

    و مرگ میذارم که

    بدونی برمی گردی پیشم



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: ندا فدائی

    نوشته های دیگران ( )

    ساعت 4:25 عصر شنبه 87/10/21

     

    خدا یه وقت کسی نیاد بدزده قلب سادشو

    کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایشو

    بهش بگه

    دوسش داره

    خیلی بده زمونمون خدا سپردمش بهت

    مواظب عشقم بمون

    به جز حضور تو

    هیچ چیز این جهان بیکرانه را، جدی نگرفته ام

    حتی عشق را

     

    تو میگفتی زمانی دور یا نزدیک ؛ فریب زندگی ما را ، مرا از تو ... تورا از من جدا سازد

    و من باور نمی کردم. تو میگفتی زمان صد چهره افسرده هم دارد ، جهان تنها گرمای محبت نیست و من باور نمی کردم.

    تو میگفتی و من در گوش تو افسانه می خواندم و افسوس اکنون هر یک جدا از هم ،

    راهی در پیش رو داریم. ومن تنها تنها بارها از خویش می پرسم :

    چــه خـــواهـــی کــــــــــــــــرد؟؟؟



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: ندا فدائی

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    0
    :: بازدید دیروز ::
    6
    :: کل بازدیدها ::
    55266

    :: درباره من ::

    گــــــل نســــــا جونـــم

    ندا فدائی
    دوست دارم با نوشتن به آرامش برسم و در زندگیم بر آنچه دارم شکر گزارم و به این وسیله می خواهم از خداوند سپاسگزاری کنم بخاطر تمامی چیزهای خوبی که نصیبم کرده است .

    :: لینک به وبلاگ ::

    گــــــل نســــــا جونـــم

    :: آرشیو ::

    گل نسا 1
    مهر 1387
    آبان 1387
    آذر 1387
    دی 1387
    اسفند 86
    فروردین88

    :: لینک دوستان من::

    یادداشتها و برداشتها
    بر باد رفته
    دنیای واقعی
    توکل به خدا

    :: لوگوی دوستان من::






    ::وضعیت من در یاهو ::

    یــــاهـو

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::

    جدیدترین قالبهای بلاگفا


    جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ

    *>" style="border:1 black solid; background-color:#000000;" title="!در حال خواندن وبلاگ من، موسیقی مورد علاقه‏ام را بشنوید" width="130" height="50" type="application/x-mplayer2" autostart="true" loop="true" SHOWSTATUSBAR="1" ShowPositionControls="0">

    جدیدترین کدهای جاوا

    انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس